کابوس بازنشستگی

کابوس بازنشستگی

اگر خودش نمی‌گفت شاید چنین جمله‌ای باورکردنی نبود؛ «به خدا دخترانم می‌گن موز می‌خوایم، اما نمی‌تونم بگیرم و...» در کنار این جمله که یکی از بازنشستگان در ادامه گزارش  بیان می‌کند، دبیر بازنشسته‌ای دلالی ماشین می‌کند.

بهیار بازنشسته‌ای دو سال است به دنبال کار می‌گردد و بازنشسته‌هایی که به سختی آبروداری می‌کنند، همه و همه قصه تلخی است از زندگی این روز‌های بازنشستگان و حقوق ناچیز آن‌ها برای تامین مخارج زندگی.

اخبار مرتبط

0 نظر

ارسال نظر

capcha