یادداشتی از حمید حسینی

تلخ و شیرین پایتخت۶


از جنس مردم بودن و نمایش زند‎گی عامه مردم، نگاه انتقادی و اصلاح گرایانه نسبت به برخی معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، برجسته سازی برخی ارزش های ملی و مذهبی، توجه به عنصر خانواده و بسیاری از نکات مثبت دیگر به همراه بیانی طنزآمیز و شیرین باعث محبوبیت و تاثیرگذاری این مجموعۀ ارزشمند شده و توانسته است رضایت جمع بسیاری از مردم ایران را جلب کند. به دلیل همۀ این ویژگی های مثبت، باید به عوامل این سریال و مدیران صدا و سیما تبریک گفت و از ایشان صمیمانه تشکر کرد.

همۀ کارهای انسانی، به خصوص کاری که در عرصه رسانه و فرهنگ انجام می شود ممکن است ضعف ها و اشتباهاتی داشته باشد؛ که توجه و پرداختن به آن ها می تواند موجب رشد و بهتر شدن آن کار شود. مجموعه «پایتخت۶» نیز از این قاعده مستثنی نیست. بیان ضعف ها و اشتباهات این مجموعه نباید مخالفت با اصل سریال و مخالفت با شادی مردم تعبیر شود. گوشزد کردن این اشتباهات امری است که راه را برای رفع نواقص و پرهیز از تکرار آنها هموار می کند.

 متاسفانه یکی از موضوعاتی که گاهی در رسانه ملی، دست مایۀ طنز قرار گرفته است «بی احترامی به بزرگترها» است.
پایتخت۶ نیز مانند برخی دیگر از برنامه ها، به بهانه خنداندن، پا بر روی این ارزش که نه فقط ایرانی-اسلامی بلکه انسانی و جهانی است گذاشته. بلندکردن دست روی بزرگتر (توسط بهتاش و رحمان و رحیم و حتی بهروز)، صدا زدن مادر به اسم کوچک و تمسخر و توهین بزرگترها در برنامه ای که میلیون ها خانواده مخاطب آن است، اشتباهی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت و حتی آن را سهوی تلقی کرد.

 یکی دیگر از نکات منفی این سریال، ارتباطات متعدد ناسالم بهتاش با جنس مخالف، علنی بودن این کار و نشان دادن بی تفاوتی خانواده نسبت به این موضوع است. به طوری که حتی می بینیم فهیمه، بهتاش را به خاطر خراب بودن سقف ماشین و خیس شدن آن زیر باران دعوا می کند اما به خاطر وصل بودن گوشی به گوشش و دختربازی دائمی او نه!

 تقی معتاد است، ارسطو-هر چند به اجبار و اکراه- مواد مخدر توزیع می کند، رحمان و رحیم تریاکی شده اند، بهتاش سیگار می کشد و بچه ای به سن بهروز به راحتی از مواد مخدر صحبت می کند. این میزان از پررنگ بودن مواد مخدر در این سریال، چه توجیهی دارد و اثر آن بر جامعه چه خواهد بود؟

 آرایش غلیظ فهیمه -که در فیلم های سیما کم سابقه بوده است- به مخاطب القا می کند که نباید به زنان بدون همسر به دلیل این موضوع، ایرادی گرفته شود!

 دروغ گویی، توهین و سکۀ یه پول کردن یکدیگر در جمع در جای جای این سریال و به طور مکرر و با حجم بالا مشاهده می شود؛ البته با توجیه طنز!

 نکته: همه مطالب بالا در حالی است که پایتخت را به عنوان سریالی اخلاق مدار و خانواده محور می دانستیم چنانچه آقای سیروس مقدم کارگردان این سریال در مصاحبه ای گفته بود: «من سعی کرده ام موضوع خانواده و اخلاق را در همۀ سریال هایم رعایت کنم. دلیل آن هم تربیت خانوادگی ماست. ما سر سفرۀ پدرومادر بزرگ شده و ادب را یاد گرفته ایم. اینکه به بزرگتر، اطرافیان و جامعه احترام بگذاریم تا از آن ها هم احترام ببینیم. خودم هم همیشه در زندگی سعی کرده ام سلامت نفس را رعایت کنم.»
جناب آقای مقدم عزیز، ما به نیت و تلاش صادقانه شما ایمان داریم؛ اما ناهماهنگی گفتار و عمل در پایتخت۶ چگونه توجیه می شود؟

 برخی از دیالوگ های این سریال به قدری مبتذل هستند که بعید است خود آقایان سیروس مقدم و محسن تنابنده (به عنوان طراح و مغز متفکر سریال)، حاضر باشند در خانوادۀ خودشان و جلوی فرزندان و نوه هایشان آن ها را بر زبان جاری کنند. (به عنوان نمونه، رحمت روی موتور به ارسطو می گوید: هرچی پول بود جمع کردم، دسته کردم، همه رو دادم مسکن مهر، یه لونه مرغ بگیرم، دست فهیمه رو بگیرم، برم توش، ایشالله بلولیم تا بچه به دنیا بیاد!)

 مدال خط شکنی و ترویج #رقص در صداوسیما را بدون شک باید به سریال پایتخت داد. مسئولین صداوسیما با این توجیه که باید مردم را -در این برهه از زمان- شاد کرد، ساده ترین راهی که به ذهنشان رسیده را به کار گرفته اند. اما صداوسیما می تواند برای رسیدن مردم به شادی حقیقی و پایدار، ضمن ساختن طنزهای فاخر از ظرفیت عظیم خود استفاده و مشکلات و خواسته های مردم را پیگیری و از مسئولین مطالبه کند و نمایندۀ عموم مردم باشد، نه نماینده قشری خاص؛ وقتی صداوسیما مسئولیت اصلی خود را انجام نمی دهد باید به مردم حق بدهد که فکر کنند این بزن و بکوب ها برای این است که آنها را از انتظارات بحقشان غافل کنند.
 ذکر حدیثی از امام حسین علیه السلام در این میانه خالی از لطف نیست که فرمودند:
 کسی که بخواهد از راه #گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می‌رسد و زودتر به آنچه می‌ترسد گرفتار می‌شود. [تحف العقول، صفحه۲۴۸]

 از همه مهمتر و غیرقابل تحملتر، تمسخر احکام دین در این سریال است...!
آنجایی که نقی راجع به کشتن حشرات و حیوانات در حج، با چاشنی طنز حرف میزند (از حرمت کشتن حشره و وجوب قربانی گوسفند)، دارد به مخاطب القا می کند که احکام اسلام تناقض دارند! از طرف دیگر با سرِ شکسته از حج واجب برمی گردد و آن ادبیات تمسخر آمیز را راجع به "رمی جمرات" به کار می برد!
 شوخی با احکام اسلام و به سخره گرفتن آن در صداوسیمای جمهوری اسلامی را باید کجای دل جای داد...؟!

 نکته آخر
همه از شادی خوششان می آید؛ اما هنگامی که طنز -خواسته یا ناخواسته- ابزاری می شود برای تخریب ارزش ها، باید هوشیار بود و درمقابل آن واکنش نشان داد. متاسفانه تیغ سانسور صداوسیما فقط و فقط به مسائل سیاسی و جناحی حساس است و کاری با مسائل فرهنگی ندارد! ضعف های پایتخت۶ گرچه به طور مستقیم به عوامل سازندۀ این سریال و در رأس آن ها آقای محسن تنابنده نسبت داده می شود، اما در درجه اول نشان دهندۀ ضعف مفرط مدیریتی، نداشتن اعتماد به نفس و غفلت فرهنگی مدیران عالی سازمان صداوسیما است.

 

اخبار مرتبط

0 نظر

ارسال نظر

capcha