روایتی از یک ملاقات مردمی در غرب مازندران

روایتی از یک ملاقات مردمی در غرب مازندران

از صبح امروز ملاقات عمومی استاندار مازندران در حدود چهار ساعت و با حضور معاونان و مدیران کل در ساختمان بندر نوشهر حاشیه‌های جالب توجهی داشت.

 

بعد از گذراندن از پله‌ها وارد سالن همایش شدم تا استاندار و مسؤولان در سالن جلسات مستقر شوند، دو خانم با پرونده‌ای که در دست‌شان بود به سویم آمدند گویا متوجه دوربین دستم شدند و با صدای لرزان از من درخواست کمک داشتند.

 

*صدایی که شنیده نمی‌شد

 

شما خبرنگاری چرا فقط برای پوشش کار مسؤولان حضور دارید!؟ مشکل مردم چرا پوشش نمی‌دید؟ گفتم؛ «میشه بیشتر توضیح بدید؛» «از سال ۹۸ تا الان به ما قول تحویل مسکن مهر چالوس دادن چرا نامه‌هایم به استاندار نمی‌رسه چرا صدامون کسی نمی‌شنوه!؟»

 

مجال صحبت نمی‌داد دستش را گرفتم و با پرسیدن چند سوال آرامش کردم گویی تمام عصبانیت مسؤولان قرار بود سر من خالی شود، به گفت‌وگو پرداختم از صحبت‌های توام با عصبانیتش یه چیزهایی گیرم آمد؛ درخواست داشت که حتما موقع ملاقات با استاندار حضور داشته باشم به او قول دادم که بمانم...

 

 ابتدا برای ورود دچار مشکل شدیم و با ارائه کارت و تاخیر چند دقیقه و حضور روابط عمومی استانداری به اتاق ملاقات وارد شدیم.

 

 

اخبار مرتبط

0 نظر

ارسال نظر

capcha