اگر موافق باشید میخواهیم از فصل نقل و انتقالات این مصاحبه را شروع کنیم.
بله، موافقم!
بله، موافقم!
آقای فکری این چه وضعیتی است؟ دست روی هر بازیکنی میگذارید، بالای ۳ میلیارد تومان پول میخواهد و…
به نظر من مبلغ درخواستی بازیکنان شاید به نظر بالا برسد، اما مشکل اصلی پایین آمدن ارزش پول ماست. اگر اشتباه نکنم فابیو جانواریو هم در سال ۸۴ یا ۸۵ قرارداد ۴۰۰ هزار دلاری داشت. ۱۵ سال پیش ما بازیکنان ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار دلاری میبستیم. در جامعه امروز درآمدها نزول پیدا کرده و مخارج به شدت افزایش یافته است. ۲ یا ۳ میلیارد تومان الان ۱۰۰ هزار دلار میشود. این بچهها هم به هر حال باید به فکر زندگی و آینده خود باشند.
در شرایطی که باشگاههای خصوصی همچون نساجی مازندران با مشکلات فراوانی مواجه شدهاند، باشگاههایی هم وجود دارند که ارقام ۱۰ یا ۱۲ میلیارد تومانی به بازیکنان مدنظر خود پیشنهاد دادهاند.
متأسفانه کاری نمیتوان کرد. باشگاه نساجی توسط بخش خصوصی و هواپیمایی وارش اداره میشود که به دلیل شیوع ویروس کرونا با مشکلات زیادی مواجه شد، اما باز هم باید قدردان مهندس حدادیان بود. مالک مازندرانی نساجی همراه علی امیری مدیرعامل تیم خیلی زحمت کشیده و میکشند ولی زورمان به تیمهای دولتی مثل فولاد مبارکه، ذوبآهن و… نمیرسد که به دریا وصل هستند! ما باید بپذیریم از لحاظ بودجه و خرید بازیکن توانایی رقابت با تیمهای دولتی را نداریم و آقای حدادیان هم واقعاً دست تنهاست.
یعنی هیچ کمکی از سوی دستاندرکاران دولتی به نساجی نمیشود؟
نه متأسفانه! این همه شرکت و کارخانه یا مسئولان دولتی در مازندران حضور دارند و انتظار میرود کمک حال تنها نماینده استان باشند، اما در عمل… همانطور که گفتم مالک نساجی به واقع تنهاست.
تیم شما هم در ۱۰ هفته آخر خوش درخشید و بالطبع بازیکنان این تیم هم با پیشنهادات نجومی مواجه شدند.
من لازم میدانم بگویم موفقیت نساجی مازندران حاصل یک کار گروهی و تلاش دستهجمعی بود. از روز اولی که به نساجی اضافه شدم، به بازیکنان این تیم یادآوری کردم پتانسیل بالایی دارند. الحق والانصاف هم این بچهها خیلی انرژی گذاشته و تلاش کردند تا در ۱۰ هفتهای که سرمربی این تیم بودم، باخت را تجربه نکنیم. جدای از مسائل فنی باید بگویم در نساجی همه چیز سر جای خودش بود. از مالک، مدیرعامل و سرپرست بگیرید تا گروه رسانهای، پزشکی و تدارکات و همه و همه یکدل و پرتلاش ظاهر شدند تا نتایج خوبی حاصل شود. ما پرواز اختصاصی آن هم در دوران بحران ویروس کرونا داشتیم که خیلی به موفقیت تیم کمک کرد و جا دارد از مالک، مدیران و پرسنل هواپیمایی وارش تشکر ویژهای داشته باشم. طبیعی هم بود بعد از آن نمایش خوب و درخشان بازیکنان نساجی با پیشنهادات خوب و بالایی مواجه شوند و این به نظرم حق بازیکنانم بود.
شنیدیم بازیکنی در تیم شما فصل گذشته توپ میزده که زیر ۵۰۰ میلیون تومان قراردادش بوده و الان ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان قرارداد بسته است.
نوش جانش و از شیر مادر هم حلالتر! نگاه من به بازیکنانم و تیم نساجی مازندران همین است که پیشرفت کنند و من هم لذت ببرم. در تمام دنیا هم تیمهایی وجود دارند که مثل کارخانه تولید بازیکن عمل کرده و تیمهای سرشناستر از بازیکنان این تیمها تغذیه کرده و مصرفکننده هستند. تیمهای خصوصی مثل نساجی مازندران که توسط بخش خصوصی اداره میشوند، باید هم در بخش سازندگی و فروش بازیکن فعال باشند که بتوانند به حیات خود ادامه دهند. شاید تنها مشکل موجود از نظر من قراردادهای یکسالهای بود که با این بازیکنان منعقد شده بود و نقل و انتقال آنها عایدی برای باشگاه نداشت. البته تابستان گذشته تیم نساجی واگذار شده و دوباره توسط مالکیت فعلی پس گرفته شد. مشکلاتی در آن زمان وجود داشت که بازیکنان قرارداد بلندمدت امضا نمیکردند و به هر حال قراردادها یکساله بسته شد.
(فرهاد اشراقی به جمع ما ملحق میشود و میپرسد) یکجورهایی میتوان گفت نساجی مازندران باید آژاکس فوتبال ایران باشد که لیگهای معتبر و تیمهای سرشناس را تغذیه میکند؟
بله، با این حرف شما موافقم و نساجی میتواند آژاکس فوتبال ایران باشد. هدف ما هم در فصل جدید همین خواهد بود. وقتی حریف بودجه تیمهای دولتی نمیشویم باید دنبال سازندگی برویم. در دنیا هم همینطور است و برخی تیمها تولیدکننده هستند و برخی دیگر مصرفکننده!
(اشراقی) شما در ۱۰ هفته پایانی لیگ نوزدهم فوق العاده ظاهر شدید. تیمهای بزرگی همچون تراکتور، سپاهان و فولاد را شکست دادید و از استقلال، پرسپولیس و شهرخودرو امتیاز گرفتید. در شرایطی یقه بزرگان لیگ را گرفتید که نیاز نبود برای بقا و سقوط نکردن بجنگید. این شکل بازی جوانمردانه نساجی بسیار ارزشمند بود.
شما لطف دارید، اما از شانس خوب یا بد من، زمانی که مسئولیت نساجی را عهدهدار شدم، باید به مصاف تیمهای مدعی میرفتیم. ما روی کاغذ کاندیدای سقوط بودیم ولی توانستیم ماشینسازی و تراکتور را در تبریز ببریم و آن ۶ امتیاز هم ما را به نقطه آرامش و اطمینان رساند و هم اعتماد به نفس بچهها را بالا برد. در بهترین حالت ما باید از این دو بازی خارج از خانه یک امتیاز میگرفتیم که ۵ امتیاز بیشتر کسب کردیم. اگر این دو بازی را واگذار میکردیم، استرس ما ۱۰ برابر میشد ولی جنگیدیم و اتفاقی غیرممکن را ممکن کردیم.
(اشراقی) نقش سرمربی در هفتههای پایانی خیلی حائز اهمیت است. از لحاظ انگیزشی چگونه تیم را آماده کردید؟
من و همکارانم در کادر فنی هر روز با بچهها صحبت میکردیم و حواسمان بود بازیکنانم مغرور نشوند. مصاحبهای از نوید (علیاصغر عاشوری) دیدم که گفته بود آقای فکری بعد از بردهای بزرگ ما هم فقط یک خستهنباشید میگوید و تمام! من جلوی شادی بچهها را نمیگرفتم، اما سعی میکردم به بچهها بگویم کار بزرگی نکردهاند و میتوانند کارهای به مراتب بزرگتری هم انجام دهند.
0 نظر